|
شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 19:36 :: نويسنده : kimia
یادت هست مادر اسم قاشق را گذاشتی قطار،هواپیما و کشتی تا یک لقمه بیشتر بخورم یادت هست؟ شدی خلبان،ملوان،لوکوموتیوران میگفتی بخور تا بزرگ بشی
ومن عادت کردم ک هرچیزی را بدون اینکه دوس داشته باشم قورت بدهم...
حتی بغض های نترکیده ام را... ![]() نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |